سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نماز ستون دین
وَأَقِمْ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ

أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ   (عنکبوت ، 45)

 نماز را بر پا دار، زیرا نماز انسان را از کارهاى زشت و ناپسند باز مى دارد و یاد خدا بسیار بزرگتر است .

سؤال: چگونه نماز فرد و جامعه را از فحشا و منکر باز مى‏دارد؟
پاسخ: 1- ریشه‏ى تمام منکرات غفلت است و خداوند در آیه 179 سوره‏ى اعراف، انسان غافل  را از حیوان بدتر شمرده است. (اولئک کالانعام بل هم اضلّ اولئک هم الغافلون) و نماز چون یاد خدا و بهترین وسیله‏ى غفلت زدایى‏ است، پس زمینه‏ى منکرات را از بین مى‏برد.


2- اقامه‏ى نماز و داشتن رنگ الهی، مانع گرفتن رنگ شیطانى‏ است. چنانکه کسى‏ که لباس  سفید بپوشد، حاضر نیست در جاى‏ کثیف و آلوده بنشیند.
3- در کنار نماز، معمولاً توصیه به زکات شده است، که فرد را از منکر بخل و بى‏ تفاوتى‏ در برابر محرومان و جامعه را از منکر فقر که زمینه‏ى رویکرد به منکرات است، رها مى‏سازد.
4- نماز، داراى‏ احکام و دستوراتى‏ است که رعایت هر یک از آنها انسان را از بسیارى‏ گناهان  باز مى‏دارد، مثلاً:
شرط حلال بودن مکان و لباس نمازگزار، انسان را از تجاوز به حقوق دیگران باز مى‏دارد. رعایت شرط پاک بودن آب وضو، مکان، لباس و بدن نمازگزار، انسان را از آلودگى‏ و بى‏ مبالاتى‏ دور مى‏کند. شرط اخلاص، انسان را از منکر شرک، ریا و سُمعه باز مى‏دارد.شرط قبله، انسان را از منکر بى‏ هدفى‏ و به هر سو توجّه کردن باز مى‏دارد.رکوع و سجده، انسان را از منکر تکبّر باز مى‏دارد.توجّه به پوشش مناسب در نماز، انسان را از منکر برهنگى‏ و بى‏ حیایى‏ حفظ مى‏کند.توجّه به عدالت امام جماعت، سبب دورى‏ افراد از فسق و خلاف مى‏شود.
نماز جماعت، انسان را از گوشه گیرى‏ نابجا نجات مى‏دهد.
احکام و شرایط نماز جماعت، بسیارى‏ از ارزش‏ها را زنده مى‏کند از جمله: مردمى‏ بودن،
جلو نیافتادن از رهبر، عقب نماندن از جامعه، سکوت در برابر سخن حقّ امام جماعت، نظم 
و انضباط، ارزش گذارى‏ نسبت به انسان‏هاى‏ با تقوا، دورى‏ از تفرقه، دورى‏ از گرایش‏هاى‏ 
مذموم نژادی، اقلیمی، سیاسى‏ و حضور در صحنه که ترک هریک از آنها، منکر است.

   قرآن مى گوید: و نماز را بر پا دار (و اقم الصلوة ).

سپس به فلسفه بزرگ نماز پرداخته مى گوید: زیرا نماز انسان را از زشتیها و منکرات باز مى دارد (ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر). <45> 
طبیعت نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنى اعتقاد به مبدء و معاد مى اندازد داراى اثر بازدارندگى از فحشاء و منکر است.
انسانى که به نماز مى ایستد، تکبیر مى گوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر مى شمرد، به یاد نعمتهاى او مى افتد، حمد و سپاس او مى گوید، او را به رحمانیت و رحیمیت مى ستاید، به یاد روز جزاى او مى افتد، اعتراف به بندگى او مى کند، از او یارى مى جوید صراط مستقیم از او مى طلبد، و از راه کسانى که غضب بر آنها شده و گمراهان به خدا پناه مى برد (مضمون سوره حمد).
بدون شک در قلب و روح چنین انسانى جنبشى به سوى حق و حرکتى به سوى پاکى و جهشى به سوى تقوا پیدا مى شود.
براى خدا رکوع  مى کند، و در پیشگاه او پیشانى بر خاک مى نهد، غرق در عظمت او مى شود و خودخواهیها و خود برتربینیها را فراموش مى کند.
شهادت به یگانگى او مى دهد گواهى به رسالت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى دهد.
بر پیامبرش درود مى فرستد و دست به درگاه خداى برمى دارد که در زمره
بندگان صالح او قرار گیرد (تشهد و سلام ).
همه این امور موجى از معنویت در وجود او ایجاد مى کند، موجى که سد نیرومندى در برابر گناه محسوب مى شود.
این عمل چند بار در شبانه روز تکرار مى گردد، هنگامى که صبح از خواب برمى خیزد در یاد او غرق مى شود.
در وسط روز هنگامى که غرق زندگى مادى شده ناگهان صداى تکبیر مؤ ذن را مى شنود، برنامه خود را قطع کرده ، به درگاه او مى شتابد، و حتى در پایان روز و آغاز شب پیش از آنکه به بستر استراحت رود با او راز و نیاز مى کند و دل را مرکز انوار او مى سازد.
از این گذشته به هنگامى که آماده مقدمات نماز مى شود خود را شستشو مى دهد پاک مى کند، حرام و غصب را از خود دور مى سازد و به بارگاه دوست مى رود همه این امور تاءثیر بازدارنده در برابر خط فحشاء و منکرات دارد.
منتها هر نمازى به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است نهى از فحشاء و منکر مى کند، گاه نهى کلى و جامع و گاه نهى جزئى و محدود.
ممکن نیست کسى نماز بخواند و هیچگونه اثرى در او نبخشد هر چند نمازش صورى باشد هر چند آلوده گناه باشد، البته این گونه نماز تاءثیرش کم است ، این گونه افراد اگر همان نماز را نمى خواندند از این هم آلوده تر بودند.
روشنتر بگوئیم : نهى از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زیادى دارد و هر نمازى به نسبت رعایت شرایط داراى بعضى از این درجات است.
از آنچه در بالا گفتیم روشن مى شود سرگردانى جمعى از مفسران در تفسیر این آیه و انتخاب تفسیرهاى نامناسب بى جهت است ، شاید آنها به همین دلیل که دیده اند بعضى نماز مى خوانند و مرتکب گناه مى شوند و آیه را در معنى مطلقش بدون سلسله مراتب دیده اند گرفتار شک و تردید شده اند، و راه هاى دیگرى را در
تفسیر آیه برگزیده اند.
از جمله بعضى گفته اند: نماز انسان را از فحشاء و منکر باز مى دارد مادام که مشغول نماز است !!
چه حرف عجیبى ؟ این مزیتى براى نماز نیست ، بسیارى از اعمال چنین است.
بعضى دیگر گفته اند اعمال و اذکار نماز به منزله جمله هائى است که هر یک انسان را از فحشاء و منکر نهى مى کند، مثلا تکبیر و تسبیح و تهلیل هر کدام به انسان مى گوید گناه مکن ، حال انسان گوش به این نهى مى دهد یا نه ؟ مطلب دیگرى است.
اما آنها که آیه فوق را چنین تفسیر کرده اند از این حقیقت غافل شده اند که نهى در اینجا فقط نهى تشریعى  نیست ، بلکه نهى تکوینى  است ، ظاهر آیه این است که نماز اثر بازدارنده دارد و تفسیر اصلى همان است که در بالا گفتیم ، البته مانعى دارد که بگوئیم نماز هم نهى تکوینى از فحشاء و منکر مى کند و هم نهى تشریعى.

   گر چه نماز چیزى نیست که فلسفه اش بر کسى مخفى باشد، ولى دقت در متون آیات و روایات اسلامى ما را به ریزه کاریهاى بیشترى در این زمینه رهنمون مى گردد:

1 - روح و اساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است ، همان ذکر اللّه  است که در آیه فوق بعنوان برترین نتیجه بیان شده است.
البته ذکرى که مقدمه فکر، و فکرى که انگیزه عمل بوده باشد، چنانکه در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) آمده است که در تفسیر جمله و لذکر الله اکبر فرمود: ذکر الله عند ما احل و حرم یاد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام  (یعنى به یاد خدا بیفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد). <51> 
2 - نماز وسیله شستشوى از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى است چرا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مى کند، لذا در حدیثى مى خوانیم : پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از یاران خود سؤ ال کرد: لو کان على باب دار احدکم نهر و اغتسل فى کل یوم منه خمس مرات اکان یبقى فى جسده من الدرن شى ء؟ قلت لا، قال : فان مثل الصلوة کمثل النهر الجارى کلما صلى کفرت ما بینهما من الذنوب : اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا چیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مى ماند؟.
در پاسخ عرض کردند: نه ، فرمود: نماز درست همانند این آب جارى است ، هر زمان که انسان نمازى مى خواند گناهانى که در میان دو نماز انجام شده است از میان مى رود. <52> 
و به این ترتیب جراحاتى که بر روح و جان انسان از گناه مى نشیند، با مرهم نماز التیام مى یابد و زنگارهائى که بر قلب مى نشیند زدوده مى شود.
3 - نماز سدى در برابر گناهان آینده است ، چرا که روح ایمان را در انسان تقویت مى کند، و نهال تقوى را در دل پرورش مى دهد، و مى دانیم ایمان و تقوى نیرومندترین سد در برابر گناه است ، و این همان چیزى است که در آیه فوق به عنوان نهى از فحشاء و منکر بیان شده است ، و همان است که در احادیث متعددى مى خوانیم : افراد گناهکارى بودند که شرح حال آنها را براى پیشوایان اسلام بیان کردند فرمودند: غم مخورید، نماز آنها را اصلاح مى کند و کرد.
4 - نماز، غفلت زدا است ، بزرگترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ
زود گذر کردند، اما نماز به حکم اینکه در فواصل مختلف ، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مى شود، مرتبا به انسان اخطار مى کند، هشدار مى دهد، هدف آفرینش او را خاطر نشان مى سازد، موقعیت او را در جهان به او گوشزد مى کند و این نعمت بزرگى است که انسان وسیله اى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.
5 - نماز خود بینى و کبر را در هم مى شکند، چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانى بر خاک در برابر خدا مى گذارد، خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مى بیند، بلکه صفرى در برابر بى نهایت.
پرده هاى غرور و خود خواهى را کنار مى زند، تکبر و برترى جوئى را در هم مى کوبد.
به همین دلیل على (علیه السلام ) در آن حدیث معروفى که فلسفه هاى عبادات اسلامى در آن منعکس شده است بعد از ایمان ، نخستین عبادت را که نماز است با همین هدف تبیین مى کند مى فرماید: فرض الله الایمان تطهیرا من الشرک و الصلوة تنزیها عن الکبر…: خداوند ایمان را براى پاکسازى انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر. <53> 
6 - نماز وسیله پرورش ، فضائل اخلاق و تکامل معنوى انسان است ، چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون مى برد، به ملکوت آسمانها دعوت مى کند، و با فرشتگان همصدا و همراز مى سازد، خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا مى بیند و با او به گفتگو برمى خیزد.
تکرار این عمل در شبانه روز آنهم با تکیه روى صفات خدا، رحمانیت و رحیمیت و عظمت او مخصوصا با کمک گرفتن از سوره هاى مختلف قرآن بعد از حمد که بهترین دعوت کننده به سوى نیکیها و پاکیها است اثر قابل ملاحظه اى
در پرورش فضائل اخلاقى در وجود انسان دارد.
لذا در حدیثى از امیر مؤ منان على (علیه السلام ) مى خوانیم که در فلسفه نماز فرمود: الصلوة قربان کلى تقى : نماز وسیله تقرب هر پرهیزکارى به خدا است. <54> 
7 - نماز به سائر اعمال انسان ارزش و روح مى دهد- چرا که نماز روح اخلاص را زنده مى کند، زیرا نماز مجموعه اى است از نیت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه ، تکرار این مجموع در شبانه روز بذر سایر اعمال نیک را در جان انسان مى پاشد و روح اخلاص را تقویت مى کند.
لذا در حدیث معروفى مى خوانیم که امیر مؤ منان على (علیه السلام ) در وصایاى خود بعد از آن که فرق مبارکش با شمشیر ابن ملجم جنایتکار شکافته شد فرمود: الله الله فى الصلوة فانها عمود دینکم : خدا را خدا را در باره نماز، چرا که ستون دین شما است. <55> 
مى دانیم هنگامى که عمود خیمه در هم بشکند یا سقوط کند هر قدر طنابها و میخهاى اطراف محکم باشد اثرى ندارد، همچنین هنگامى که ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود اعمال دیگر اثر خود را از دست خواهد داد.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم : اول ما یحاسب به العبد الصلوة فان قبلت قبل سائر عمله ، و ان ردت رد علیه سائر عمله : نخستین چیزى که در قیامت از بندگان حساب مى شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول مى شود، و اگر مردود شد سائر اعمال نیز مردود مى شود!
شاید دلیل این سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است ، اگر به طور صحیح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسیله قبولى سائر اعمال است در او زنده مى شود، و گرنه بقیه اعمال او مشوب و آلوده مى گردد و از درجه اعتبار
ساقط مى شود.
8 - نماز قطع نظر از محتواى خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاکسازى زندگى مى کند، چرا که مى دانیم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشى که بر آن نماز مى خواند، آبى که با آن وضو مى گیرد و غسل مى کند، محلى که در آن غسل و وضو انجام مى شود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد کسى که آلوده به تجاوز و ظلم ، ربا، غصب ، کمفروشى ، رشوه خوارى و کسب اموال حرام باشد چگونه مى تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراین تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتى است به رعایت حقوق دیگران.
9 - نماز علاوه بر شرائط صحت شرائط قبول ، یا به تعبیر دیگر شرائط کمال دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤ ثر دیگر براى ترک بسیارى از گناهان است.
در کتب فقهى و منابع حدیث ، امور زیادى به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله مساءله شرب خمر است که در روایات آمده : لا تقبل صلوة شارب الخمر اربعین یوما الا ان یتوب : نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اینکه توبه کند. <56> 
و در روایات متعددى مى خوانیم : از جمله کسانى که نماز آنها قبول نخواهد شد پیشواى ستمگر است. <57> 
و در بعضى از روایات دیگر تصریح شده است که نماز کسى که زکات نمى پردازد قبول نخواهد شد، و همچنین روایات دیگرى که مى گوید: خوردن غذاى حرام یا عجب و خود بینى از موانع قبول نماز است ، پیدا است که فراهم کردن این شرایط قبولى تا چه حد سازنده است ؟
10 - نماز روح انضباط را در انسان تقویت مى کند، چرا که دقیقا باید در اوقات معینى انجام گیرد که تاخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز، است همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعایت آنها، پذیرش انضباط را در برنامه هاى زندگى کاملا آسان مى سازد.
همه اینها فوائدى است که در نماز، قطع نظر از مساءله جماعت وجود دارد و اگر ویژگى جماعت را بر آن بى فزائیم - که روح نماز همان جماعت است - برکات بى شمار دیگرى دارد که اینجا جاى شرح آن نیست ، بعلاوه کم و بیش همه از آن آگاهیم.
گفتار خود را در زمینه فلسفه و اسرار نماز با حدیث جامعى که از امام على بن موسى الرضا (علیهم السلام ) نقل شده پایان مى دهیم : امام در پاسخ نامه اى که از فلسفه نماز در آن سؤ ال شده بود چنین فرمود: علت تشریع نماز این است که توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است ، و مبارزه با شرک و بت پرستى ، و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع ، و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته ، و نهادن پیشانى بر زمین همه روز براى تعظیم پروردگار.
و نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر باشد، گرد و غبار فراموشکارى بر دل او ننشیند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقمند افزونى در مواهب دین و دنیا گردد.
علاوه بر اینکه مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل مى گردد، سبب مى شود که انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نکند، روح سرکشى و طغیانگرى بر او غلبه ننماید

 

47-مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث (حدیث اخیر اشعار به نهی تشریعی دارد).
48-همان مدرک.
49-همان مدرک.
50-طبق این تفسیر «الله» در اینجا «فاعل» می باشد، اما طبق تفسیر گذشته «مفعول» برای فعل مذکور در آیه است.
51-بحار الانوار جلد 82 صفحه 200.
52-وسائل الشیعه جلد 3 صفحه 7 (باب 2 از ابواب اعداد الفرائض حدیث 3).
53-نهج البلاغه کلمات قصار 252.
54-نهج البلاغه کلمات قصار جمله 136.
55-نهج البلاغه نامه ها (وصیت)47.
56-بحار ج 84 ص 317 و 320.
57-بحار ج 84 ص 318.
منبع: تفسیر نور- نمونه


[ یکشنبه 92/1/11 ] [ 12:53 صبح ] [ اعظم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ در زمینه بررسی تحلیلی آیات و روایات نماز می باشد امید است با نظرات سازنده خود مارا در جهت بهتر شدن این وبلاگ یاری نمایید.
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 45135