نماز ستون دین وَأَقِمْ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ
| ||
فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون پس وای بر نمازگزاران آنهایی که در نمازشان سهل انگارند.«ماعون ، آیه 4 و 5 » در این سوره نخست پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ را مخاطب قرار داده و اثرات شوم انکار روز جزا را در اعمال منکران بازگو میکند . معنی ساهون ساهون از ماده (سهو) در اصل به معنی خطائی که از روی غفلت سرزند، خواه در فراهم کردن مقدماتش مقصر باشد یا نه، البته در صورت اوّل معذور نیست، و در صورت دوّم معذور است، ولی در اینجا منظور سهو توأم با تقصیر است.
باید توجه داشت که نمیفرماید در نمازشان سهو میکنند چون سهو در نماز به هر حال برای هر کس واقع میشود، بلکه میفرماید: از اصل نماز سهو میکنند و کل آن را به دست فراموشی میسپرند.
روشن است این مطلب اگر یک یا چند بار اتفاق بیفتد ممکن است از قصور باشد، اما کسی که پیوسته نماز را فراموش میکند و آن را به دست فراموشی میسپارد، پیدا است که برای آن اهمیتی قائل نیست و یا اصلاً به آن ایمان ندارد و اگر گهگاه نماز میخواند از ترس زبان مردم و مانند آن است. در این که منظور از (ساهون) در اینجا چیست؟ علاوه بر آنچه در بالا گفتیم تفسیرهای دیگری نیز کردهاند، از جمله این که منظور تأخیر انداختن نماز از وقت فضیلت است.
و با این که منظور اشاره به منافاتی است که نه برای نماز ثوابی معتقد بودند و نه برای ترک آن عقاب. البته جمع میان این معانی ممکن است هر چند تفسیر اول مناسبتر به نظر میرسد. به هر حال وقتی فراموش کنندگان نماز شایسته ویل هستند آنها که به کلی ترک نماز گفته و تارک الصلوة هستند چه حالی خواهند داشت؟! مجموعهای از صفات رذیله که در هر کس باشد نشانه بیایمانی و پستی و حقارت او است آمده، و قابل توجه این که همه آنها را فرع بر تکذیب دین، یعنی جزا یا روز جزا قرار داده است. تحقیر یتیمان، ترک اطعام گرسنگان، غفلت از نماز، ریاکاری، و عدم همکاری با مردم حتی در دادن وسائل کوچک زندگی این مجموعه را تشکیل میدهد. و به این ترتیب افراد بخیل و خودخواه و متظاهری را منعکس میکند که نه پیوندی با (خلق) دارند و نه رابطهای با (خالق) افرادی که نور ایمان و احساس مسؤولیت در وجودشان نیست نه به پاداش الهی میاندیشند و نه از عذاب او بیمناکند.[1] سهلانگاری در نماز صاحب المیزان میفرماید: آنهایی که از نمازشان غافلند اهتمامی به امر نماز ندارند و از فوت شدنش نگران نیستند چه این که به کلّی فوت شود و چه این که بعضی از اوقات فوت گردد و چه این که وقت فضیلتش از دست برود و چه این که ارکان و شرایطش و احکام و مسایلش را ندانسته نمازی باطل بخواند.
در آیه شریفه تکذیبگر روز جزا به چنین نمازگزارانی تطبیق شده چون حرف (فاء) که بر سر جمله آمده میفهماند جمله مزبور نتیجه تکذیب روز جزاء است و میرساند چنین نمازگزارانی خالی از نفاق نیستند چون تکذیب روز جزاء تنها به این نیست که به کلّی آن را منکر شود، کسی هم که تظاهر به ایمان میکند و نماز مسلمانان را میخواند امّا طوری میخواند که عملاً نشان میدهد باکی از روز جزاء ندارد او نیز روز جزاء را تکذیب کرده. [1] . تفسیر نمونه، ج 27، ص 358، 359، 360، 361، 363. منبع: راسخون [ دوشنبه 91/12/28 ] [ 10:58 عصر ] [ اعظم ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |